ماجرای قدیمی ازبزرگان قوم زهکلوت
🌐🌐🔴🔴🔴🔴🌐🌐درصورتی که بلوچستان دارای مردمانی پاک ونیک سرشت هستند و دوستی دیرینه ای به سبب رفت وآمد ومشترکات رسوم با این منطقه دارند امافردی به نام بلوچ خان اهل زردکوه ایرانشهر برای جنگ با اقوام سابقی آمده بود علیشاه خان سابقی آن راکشته خواستند آن را در همین محل دفن کنند که اگردفن می کردند نزاع بزرگی پیش می آمد هیچ کسی حاظرنشد جنازه آن را به ایرانشهر ببرد دراین بین چراغ ااکبر ازبزرگان قوم لر ودرپوست گاوه ماده بعدازپنج روز مسافت زهکلوت تا زردکوه ایرانشهر برده وتحویل بزرگان طایفه بلوچ خان داده وآنها به خاطر بزرگ مردی چراغ اکبر ازخون گذشته تلافی ومقابله را کنارگذاشتدوبزرگان آن زمان قوم سابقی هم ازکاربزرگ وی قدردانی کردند که شما کاربری انجام دادید وبه پاس این کاربزرگ که نگذاشتی جنازه ما روی زمین بماند وباقوم مقابل هم طبق شرع بلوچی باهم قسم یادکرده تا نوه و نتیجه درصلح زندگی کنند رحمت خداوندبراین مرد بزرگوار باتشکر🔵🔵🔵